۱- تولیدکنندگان میتوانند به طور مستقیم به مصرف کنندگان محصولات و خدمات خود مراجعه نمایند.
۲- مصرف کنندگان میتوانند به سوی تولیدکنندگان بروند.
۳- واسطهها میتوانند با فعالیتهای خود بین تولیدکننده و مصرف کننده ارتباط برقرار نمایند.
در یک سیستم بازاریابی هر سه روش وجود دارد؛
– واسطهها میزان مراودات بین خریدار و فروشنده را تا حد ممکن کاهش میدهند.
– واسطهها نمایندهی تولیدکنندگان در بازار به حساب میآیند که به علت ارتباط دائمی و چهره به چهره با مشتریان و خریداران، کلیهی اطلاعات را دربارهی محصولات و نیز واکنش مشتریان نسبت به محصولات رقبا به دست آورده و به تولیدکننده منتقل مینمایند.
– از طرف دیگر، واسطهها به نوبهی خود نمایندهی خریداران نیز هستند.
با این تفاسیر میتوان گفت که به طور کلی، واسطهها با استفاده از بهینهسازی بر اساس خریدهای تخصصی انبوه و کاهش میزان مراودات بین خریدار و فروشنده، قادر به انجام کارهایی هستند که برای تولیدکننده و مصرف کنندهی نهایی امکانپذیر نیست.
سازمانهای توزیع کننده وظایف گوناگونی دارند مانند: تهیه و فراهم نمودن، ذخیره سازی، بسته بندی، تهیهی منابع مالی، حمل و نقل و همچنین مشاوره.
اهمیت
واسطهها بر بازار
تعداد واسطهها را میتوان کاهش داد اما هزینهی توزیع را نمیتوان حذف کرد. به عبارت دیگر، شاید بتوان واسطهها را حذف کرد ولی وظایف واسطهگری قابل حذف نیست و در واقع واسطه، برای مشتریان به عنوان کارگزار خرید و برای تولیدکنندگان به عنوان کارشناس فروش به حساب میآید.
کارشناس فروش برای تولیدکنندگان |
کارگزار خرید برای مشتریان |
۱- فراهم کردن اطلاعات بازار |
۱- پیش بینی خواستهها |
۲- تفسیر خواستههای مصرف کنندگان |
۲-تقسیم مقادیر زیاد یک محصول |
۳- ترفیع محصولات تولیدکنندگان |
۳- ذخیره کردن |
۴- طبقه بندی و درجه بندی محصولات |
۴- نقل و انتقال محصولات |
۵- انبار کردن و ذخیرهی محصولات |
۵- طبقهبندی و فراهم کردن محصول |
۶- مذاکره با مشتریان |
۶- تهیهی منابع مالی |
۷- تهیهی منابع مالی |
۷- قابل دسترس کردن محصول |
۸- مشارکت در مخاطرات |
۸- ضمانت کردن محصول |
۹- مشارکت در مخاطرات |
- ۹۴/۰۹/۰۳